پیشگیری

درمان ناراحت کننده است، اما پیشگیری می تواند نشاط ایجاد کند. برای درمان هزینه زیادی در زمان کوتاه صورت می گیرد. اما در پیشگیری، شخص در زمان طولانی مبالغی را هزینه می کند. درمان باعث از بین رفتن وقت می شود. در صورتی که پیشگیری در اختیار خود شخص و در طول زمان است. پیشگیری در درسترس تر و راحت تر است. مثلا پیشگیری با مصرف میوه ها و سبزیجات امکان پذیر است، اما درمان با مواد دارویی شیمیایی پرهزینه انجام می شود. درمان برای تاثیر بر روی بیماری خاصی است، اما پیشگیری می تواند برای جلوگیری از چند بیماری باشد. پیشگیری یک فرهنگ است و درمان یک علم . فرهنگ پیشگیری بالاتر از علم درمان است.

همیشه پیشگیری اهمیت ویژه تری نسبت به درمان دارد.یکی از دلایل اهمیت بیشتر پیشگیری این می باشد که باعث جلوگیری از تحمیل هزینه های گزاف درمانی شده و همچنین به جلوگیری از شیوع بیماری در جامعه کمک می کند.

همچنین دیگر از ویژگی‌های اهمیت پیشگیری می‌باشد که در پیشگیری زمان لازم برای آموزش کوتاه و کم هزینه می باشد.

چون معمولا پیشگیری اقدامی کم هزینه‌تر حتی بعضی مواقع بی‌هزینه و بسیار آسان است و اطمینان بخش‌تر است و فقط کمی حوصله میخواهد اما درمان مستلزم مصرف داروهایی است که معمولا با عوارض جانبی همراه است که درمان همراه با درد و رنج یک بیماری است و در مدتی که از درمان استفاده می‌کنید درد و سختی را تجربه خواهید کرد که در این مدت از بسیاری کارهای زندگی خود باید بایستید و منتظر شفا باشید.

هیچ فردی بیماری را دوست ندارد و تقریباً همه افراد پس از احساس کوچکترین علائم بیماری و ضعف به سرعت نزد متخصصین می شتابند و به درمان بیماری می پردازند. اما چرا وقتی می توان قبل از بیماری از ایجاد آن جلوگیری نمود این کار را انجام ندهیم. درمان بیماری مسلماً هزینه هایی در بر دارد و خود بیمار را نیز شخصا از رسیدگی به کارهای روزمره ناتوان می سازد. 

بیماران را در ایران بیشتر درمان می کنند تا پیشگیری و کنترل کلینیکی سلامتی. مردم به جای این که نیازمند مشاوره با پزشک و روانشناس باشند، نیازمند داروهای تجویزی او هستند. اینک وضعیت روزمره مردم به سمت خیال پردازی درباره سلامتی می رود تا به سوی اطمینان از طول عمر و امید به زندگی، چرا که احتمالا طول عمر برای کسی سود ندارد و چه بسا طول دوره بیماری بیشتر اهمیت داشته باشد.
متاسفانه در جهان امروز بویژه کشور ما رقابت برای داشتن بازار تولیدی در امر درمان بیشتر صورت می گیرد تا پیشگیری. در نتیجه پیشگیری که میتواند با وقوع هر نوع بیماری به سرعت با انتقال اطلاعات و آگاهی به مردم مانع همه گیر شدن بیماری ها شود، مردم را محتاج اطلاعات دم دستی و رفع نیاز توسط نصیحت و توصیه اقوام و آشنایان می کند.خلاء آگاهی موجب می شود زندگی روزمره مردم با بیم و هراس از بیماری طی شود و راه آخر آن هم درمان از طریق خوردن دارو و ... می باشد. این امر موجب می شود حتی بیمه و نهادهای رفاهی دیگر هم توان ارائه خدمات گسترده به این سیل عظیم بیماران را نداشته باشند و ضرر کننند. آیا انتظار این که بخش اساسی فعالیت های بهداشتی صرف تولید آگاهی برای ارتقای سلامتی توسط خود مردم در زندگی روزمره باشد، گزاف است؟

 


آدام اسمیت دست بازار را موثر در امر هدایت جامعه می دانست و در این خصوص، باید درنگ کنیم که چه امری موجب می شود پیشگیری و تولید آگاهی جایش را به بی اعتنایی به غفلت مردم و توسعه بازار درمان و دارو بدهد. در چنین شرایطی، سلامتی به بخت و اقبال تبدیل می شود و مردم مدام در هراس و وهم به سر می برند، چرا که آگاهی از وضعیت روزمره جسمانی خود ندارند و بیشتر به بیمارانی فرهنگی می مانند که همواره نیازمند بالین پزشکان برای اطلاع از زندگی و مرگ خود هستند. در سالهای قبل، اقسام سرطانها، ام اس، ویروس های متنوع سرماخوردگی، تولیدات غذایی بی کیفیت و آلوده به آنتی بیوتیک اضافه، روغن پالم و ... در جامعه ما رواج یافت که تبعات آن را با افت امید و کیفیت زندگی در جامعه می دهیم. اما آن دست نامرئی که به تجارت درمان فردگرایانه فکر می کند همچنان از حریفان خود جلو تر است و با این وضع جامعه احتمال این که درمان کلینیکی، پیشگیری، تولید آگاهی، کنترل سلامتی مصرف روزمره و سایر اقسام تندرستی به او برسند بعید است.

 

 

 

امروزه پیشرفت هاي دانش بشري علیرغم تأمین رفاه و آسایش، موجب بروز بیماري ها و ناهنجاري هاي جسمی و روحی زیادي شده است که همه ساله هزینه هاي گزافی روي دولت ها می گذارد و با توجه به نیاز بشر به تجدید قوا و روحیه، صنعت توریسم مهم ترین عامل در کاستن از این دردها و بازگرداندن نشاط و شادابی به انسان محسوب می شود.

گردشگري سلامت پدیده ي جدیدي در سفر و طبیعت و پزشکی است که در بسیاري از کشورها شناخته شده و در راستاي توسعه و تداوم  توریسم مورد توجه قرار گرفته است.انسان و محیط دو واژه به هم گره خورده است و تاریخ طولانی را با هم گذرانده اند، و سلامت وبرخورداري از آن حلقه ارتباطی انسان و محیط است که همراه با سفر گردشگري سلامت را به وجود می آورد. امروزه تمایل مردم براي استفاده از منابع طبیعی و ویتامین ها، کاهش درد، تسلط بر استرس و افزایش سلامت روح و روان بسیار چشم گیر است. بنابراین، یکی از مهم ترین زیرمجموعه هاي صنعت گردشگري، توریسم درمانی است. گردشگري سلامت که نیاز انسان به درمان و نیز حس طبیعت دوستی آن نشات می گیرد. ازطرفی اهمیت گردشگري به ویژه دربخش اکوتوریسم (طبیعت گردي ) درسطح ملی وبین المللی برهمه آشکارگردیده است. در زندگی ماشینی و پر از مشغله امروزي، انسان هرچه بیشتر به ارتباط با طبیعت نیاز دارد. در دنیاي امروز که سرشار از استرس و اضطراب است، طبیعت میتواند روح و جسم را جوان کند.

 

 

ارتباط با طبیعت، گوش سپردن به آواي طبیعت، غرش جویباران، وزش بادها و ... میتواند ذهن را از تمام فشارهاي روانی تخلیه کند. خو گرفتن به طبیعت، آرامش درون را  برمیانگیزد و در پی آن، انسان به دنبال لذت و لحظه ي شادي است که در وجود خود احساس میکند. درعمل وبه تجربه ثابت شده است که برنامه ریزي و طراحی تفرجی - فراغتی و تعیین تواناییهاي محیطی - انسانی، هنر و علمی است که آمیزه اي از اطلاعات و تکنیک هاي مربوط به معماري سیماي محیط، اصول اکولوژي سیماي محیط و علوم اجتماعی را براي توسعه گزینه هایی به منظور کاربرد اوقات فراغت، فضا، انرژي و پول (سرمایه) به منظور ایجاد انطباق و هماهنگی و به گونه اي سازگار با نیازها وخواسته هاي انسان (گردشگران) به کار می گیرد ( میکاییلی، 1379)

 

 

از   1   رای
6