مفاهیم سلامت
برای شناخت گردشگری سلامت، بهتر است نخست مفهوم سلامت درک شود . واژه سلامت به معنای جلوگیری، درمان، مدیریت بیماری و حفظ سلامتی ذهنی و فیزیکی در طی ارائه خدمات حرفه ای پزشکی و پرستاری است. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی (who) ، سلامت عبارت است از دارا بودن شرایط کامل فیزیکی، ذهنی و اجتماعی و نداشتن هیچگونه بیماری و ناتوانی که شامل مداخلات پیشگیرانه، درمانی و تخفیف بیماری می باشد. (who,1984)

 

ابعاد سلامتی :
با توجه به تعریف سلامتی ( تعریف WHO ) متوجه می شویم که سلامتی یک مسئله چند بعدی است حتی امروزه علاوه بر بعد جسمی، روانی و اجتماعی، جنبه معنوی را هم در نظر می گیرند . و باید توجه داشت که ابعاد مختلف سلامتی و یا بیماری بر یکدیگر اثر کرده و تحت تاثیر یکدیگر قرار دارند. چنانچه مشکلات جسمی بر روان فرد مشکلات روانی بر جسم او و نیز هر دوی آنها بر جامعه و اختلالات موجود در جامعه بر هر دو بعد دیگر سلامتی اثر می گذارند لذا اقدامات انجام شده برای ارتقای سلامتی باید به تمام جوانب سلامتی فردی ( جسمی و روانی و معنوی ) و سلامت کلی جامعه توجه داشته باشد.

  


در اینجا برای ساده کردن مطلب ، ابعاد مختلف سلامتی را جداگانه شرح می دهیم گرچه عملا قابل تفکیک از یکدیگر نیستند.


تعریف سلامت جسمی چیست ؟
 سلامت جسمی
معمول ترین بعد سلامتی ، سلامت جسمی است که نسبت به ابعاد دیگر سلامتی ساده تر می توان آن را ارزیابی کرد . سلامت جسمی در حقیقت ناشی از عملکرد درست اعضاء بدن است . از نظر بیولوژیکی عمل مناسب سلول ها و اعضاء بدن و هماهنگی آنها با هم نشانه سلامت جسمی است .
به عنوان نمونه بعضی از نشانه های سلامت جسمی عبارتست از : ظاهر خوب و طبیعی ، وزن مناسب ، اشتهای کافی، خواب راحت و منظم ، اجابت مزاج منظم ، جلب توجه نکردن اعضاء بدن توسط خود فرد، اندام مناسب، حرکات بدنی هماهنگ، طبیعی بودن نبض و فشار خون و افزایش مناسب وزن در سنین رشد و وزن نسبتا ثابت در سنین بالاتر
فردی که از سلامت جسمانی خوبی برخوردار است، احتمالاً عملکردها و فرآیندهای بدنی وی در اوج خود کار می کنند. این نه تنها به دلیل عدم وجود بیماری است بلکه ورزش منظم، تغذیه متعادل و استراحت کافی همگی به سلامتی کمک می کنند. افراد در صورت لزوم برای حفظ تعادل تحت درمان پزشکی قرار می گیرند.

بهزیستی جسمانی شامل دنبال کردن یک سبک زندگی سالم برای کاهش خطر ابتلا به بیماری است. به عنوان مثال، حفظ آمادگی جسمانی می‌تواند از استقامت تنفس و عملکرد قلب، قدرت عضلانی، انعطاف‌پذیری و ترکیب بدن فرد محافظت کند.

سلامت جسمانی خوب می‌تواند همراه با سلامت روانی برای بهبود کیفیت زندگی کلی افراد کار کند.
به عنوان مثال، بر اساس یک مطالعه در سال 2008، بیماری های روانی، مانند افسردگی، ممکن است خطر اختلالات مصرف مواد را افزایش دهند. این می تواند بر سلامت جسمانی تأثیر منفی بگذارد.

 


تعریف سلامت روانی چیست :
سلامت روانی
بدیهی است سنجش سلامت روانی نسبت به سلامت جسمی مشکل تر خواهد بود در اینجا تنها نداشتن بیماری روانی مد نظر نیست بلکه قدرت تطابق با شرایط محیطی ، داشتن عکس العمل مناسب در برابر مشکلات و حوادث زندگی جنبه مهمی از سلامت روانی را تشکیل می دهد ، نکته دیگری که باید در اینجا به آن اشاره کرد اینکه بسیاری از بیماری های روانی نظیر اضطراب ، افسردگی و غیره بر روی سلامت جسمی تاثیر گذار است و ارتباط متقابلی بین بیماری های روانی و جسمی وجود دارد . بعضی از نشانه های سلامت روانی عبارتست از :
سازگاری فرد با خودش و دیگران ، قضاوت صحیح در برخورد با مسائل ، داشتن روحیه انتقاد پذیری و داشتن عملکرد مناسب در برخورد با مشکلات.

 

 

طبق گفته وزارت بهداشت و خدمات انسانی ایالات متحده، سلامت روان منبع قابل اعتماد به رفاه عاطفی، اجتماعی و روانی فرد اشاره دارد. سلامت روان به اندازه سلامت جسمانی به عنوان بخشی از یک سبک زندگی کامل و فعال مهم است.

تعریف سلامت روان سخت تر از سلامت جسمانی است زیرا بسیاری از تشخیص های روانشناختی به درک فرد از تجربه خود بستگی دارد.

با این حال، با پیشرفت‌هایی در آزمایش‌ها، پزشکان اکنون می‌توانند برخی از علائم فیزیکی برخی از انواع بیماری‌های روانی را در سی‌تی اسکن و آزمایش‌های ژنتیکی شناسایی کنند.


سلامت روانی خوب تنها با نبود افسردگی، اضطراب یا اختلال دیگری طبقه بندی نمی شود. همچنین به توانایی فرد بستگی دارد:

لذت بردن از زندگی
وفق دادن خویش با انواع شرایط مختلف زندگی (بویژه شرایط مشکلات و سختی های زندگی)
ایجاد تعادل در عناصر مختلف زندگی مانند خانواده و امور مالی
احساس امنیت و آرامش
دستیابی به پتانسیل کامل خود

سلامت روان به اندازه سلامت جسم در حفظ سلامت و تندرستی عمومی افراد نقش دارد. سلامت روان زمانی تأمین می‌شود که فرد از نظر روانی در آرامش کامل به سر ببرد. یکی از راه‌های تأمین سلامت روان، دوری از استرس‌های روزمره است. هرچند که سلامت روان خیلی از ما تحت تأثیر استرس قرار دارد و شاید خیلی‌های ما بگوییم که دوری از استرس کار چندان ساده‌ای نیست.
سلامت روان مسئله‌ای است که متأسفانه در بسیاری از جوامع به آن اهمیت چندانی داده نمی‌شود و اگر از فردی خواسته شود تا برای بررسی سلامت روان خود نزد روان‌پزشک یا روان‌شناس برود، آن فرد در برابر مراجعه به پزشک از خود واکنش منفی نشان می‌دهد. این در حالی است که پرداختن به بحث سلامت روان در کنار سلامت جسم، یکی از ارکان اساسی حفظ سلامت و تندرستی در بسیاری از کشورهای پیشرفته‌است. به‌طور کلی، آرامش در کنار مدیریت هیجان و شناخت از خود، جزو اصول اولیه حفظ سلامت روان محسوب می‌شوند. زمانی ما می‌توانیم درباره سلامت روان خود صحبت کنیم که بدانیم توانایی کنترل هیجانات، مخصوصاً هیجانات منفی و ناگهانی خود را داریم.


عدم توجه به سلامت روان می تواند منجر به اختلالات ذیل شود:
اختلالات جسمی
اختلالات روانی
اختلالات اجتماعی


تعریف سلامت معنوی چیست :
سلامت معنوی
یکی از زمینه های عمده بیماری ها و مشکلات روانی و عوارض جسمی و اجتماعی آن احساس پوچی ، بیهودگی و تزلزل روحی است که ناشی از فقدان بعد معنوی در افراد است . داشتن ایمان ، هدفدار بودن زندگی ، پای بندی اخلاقی ، تعاون ، داشتن حسن ظن و توجه بیشتر به مسائل معنوی زندگی باعث کاهش اضطراب، تزلزل روحی و عوارض ناشی از آن می شود.

سلامت معنوی، عاطفی و مالی نیز به سلامت کلی کمک می کند. کارشناسان پزشکی این موارد را با کاهش سطح استرس و بهبود سلامت ذهنی و جسمی مرتبط می دانند.
به عنوان مثال، افرادی که از سلامت مالی بهتری برخوردار هستند، ممکن است کمتر نگران امور مالی باشند و ابزاری برای خرید منظم مواد غذایی تازه داشته باشند. کسانی که از سلامت معنوی خوبی برخوردار هستند ممکن است احساس آرامش و هدفمندی داشته باشند که سلامت روانی را تقویت می کند.

نابرابری های بهداشتی بر همه ما به طور متفاوتی تأثیر می گذارد.

 

 

سلامت جسمی و روانی با هم ارتباط قوی دارند. به عنوان مثال، اگر یک بیماری مزمن بر توانایی فرد برای انجام وظایف منظم خود تأثیر بگذارد، ممکن است منجر به افسردگی و استرس شود. این احساسات می تواند به دلیل مشکلات مالی یا مشکلات حرکتی باشد.
یک بیماری روانی، مانند افسردگی یا بی اشتهایی، می تواند بر وزن بدن و عملکرد کلی تأثیر بگذارد.

مهم است که به "سلامت" به عنوان یک کل نگاه کنیم، نه به عنوان یک سری عوامل جداگانه. همه انواع سلامت با هم مرتبط هستند و هم پوشانی دارند و افراد باید بهزیستی و تعادل کلی را به عنوان کلید سلامتی خوب هدف قرار دهند.

 

یكی از مهم ترین و به زعم بسیاری از جامعه شناسان و سیاستمداران مهم ترین ركن توسعه پایدار در تمامی جوامع خواهان پیشرفت و سعادت، سلامت جسم و روان است. جایگاه سلامت جسم و روان هیچگاه تا دو دهه اخیر مورد مداقه و واكاوی قرار نگرفته بود، به طوری كه در چندین بیانیه سازمان بهداشت جهانی و سایر نهادهای مشابه، مهم ترین وظیفه دولت ها را حفظ و ارتقای سلامت می دانند. همین طور هم هست. حتی حفظ امنیت كه خیلی از دولت ها آن را اولویت اول می دانند بدون نیروی انسانی برخوردار از سلامت امكان پذیر نیست و اما حفظ و ارتقای سلامت جسم و روان چگونه امكان پذیر است؟ پاسخ این سوال چندان ساده نیست. تجربیات بسیار زیاد از كشورهای موفق و ناموفق وجود دارند.


توصیه ها و راهكارهای مدبرانه و موثری نیز تهیه شده و بعضا اجرا نیز می شوند. با این حال سطح برخورداری از سلامت جسم و روان در كشورهای مختلف تنوع عجیب و تفاوت فاحشی با هم دارند.
ما در سرزمین خود وضعیت میانه رو به پایین داریم. به بیان دیگر وضعیت خوبی نداریم. چرا؟ به راستی چرا؟ سرزمینی با تاریخ تمدن 10 هزار ساله، در آستانه هزاره سوم میلادی چرا دارای شاخص های سلامت پایین تر از متوسط است؟حوزه های مختلف فعالیت دولتی، نقش های متفاوتی در تولید (یا مصرف) تولید ناخالص ملی دارند.برخی درآمدزا مثل حوزه معادن، گاز، نفت، صادرات. بخشی بینابین مثل ارتباطات، راه و ترابری، و برخی ظاهرا هزینه بر (و به زعم برخی دولت ها مزاحم) همچون آموزش و پرورش، آموزش عالی و درصدر همه بهداشت و درمان هستند.
كم توجهی به سهم سرانه سلامت مهم ترین عامل در سطح سلامت مردم است. امروزه سهم سرانه سلامت در كشورهای توسعه یافته 5/17-14 درصد است. در كشورهای در حال توسعه 14-11 درصد و در كشورهای توسعه نیافته، زیر 8 درصد و متاسفانه در كشور ما 8/6 درصد در برنامه پنجم توسعه كشور. نمی خواهم بیش از این وارد این موضوع شوم و جایگاه رسیدگی و نقد را جای دیگر می دانم. اما آیا این تنها عامل است؟ خیر. عوامل دیگر چه هستند؟ نقش مهم سازمان های بیمه همگانی، عدالت در توزیع منابع محدود، بهره وری درست از امكانات، آموزش حوزه پیشگیری در بین مردم و فرهنگ سازی برای حفظ سلامت از عوامل دیگر هستند. فرهنگ سازی در حوزه سلامت یكی از موثرترین و ارزان ترین راه های ارتقای سلامت است. فرهنگ سازی چنانچه بخواهد موثر واقع شود، باید جاذبه داشته باشد و بر واقعیات عینی و عواملی مرتبط با ذات انسان استوار باشد. (روزنامه اعتماد، شماره 2960/ دکتر مصطفی جابر انصاری)

 

 

از   0   رای
0